جان مولی متولد ایرلند است و مادرش اهل کنیا. او که شغلش تجارت برندهای لوکس دنیا بود با کلارا، شاعر و نویسنده‌ی اهل اسپانیا ازدواج کرد. مهم‌ترین وجه اشتراک آن‌ها علاقه‌شان به سفر بود، نتیجه‌ی تلفیق علاقه‌ی مشترک بین یک هنرمند و یک تاجر، شد سفر کردن به بیش از هشتادوپنج کشور دنیا و قصه‌ی ممو…

جان مولی سفری کوتاه به ایران داشت و این سفر فرصتی شد برای گپ‌وگفت با او و خاطره خوب حرف‌های جان…
قبل از شروع گفت‌وگو جان می‌گوید که دو سال پیش در ماه آوریل هم به ایران سفر کردم و هر دو بار با رفتار گرم و مهربان مردم روبه‌رو شدم. به همین دلیل سفر به ایران برایم حس خوبی به همراه دارد و من (نویسنده)، بعدازاینکه از احساس خوب جان نسبت به خودمان مطمئن شدم برای شروع از او خواستم تا قصه تولد ممو را برایمان تعریف کند.

ممو از کلمه‌ی Memory می‌آید به معنی خاطره. من و کلارا به‌جاهای مختلف دنیا سفر کردیم و حال‌مان با این اتفاق خوب بود. به همین دلیل کلارا که یک نویسنده است حس‌هایی را که با سفرهایمان تجربه می‌کردیم را به شکل شعر می‌نوشت. بعدها ما این تجربه را با یک نوز (عطر ساز) در میان گذاشتیم و از همان‌جا این مسیر طولانی و سخت تبدیل احساس به عطر شروع شد و ما سعی کردیم تجربه و حس‌مان را به یک رایحه تشبیه کنیم و با ساختن عطر، آن خاطرات و احساس خوبمان را با دیگران قسمت کنیم. به‌این‌ترتیب ممو متولد شد.

با توجه به اینکه گفتید در ایران حس خوبی به مردم و فضای اینجا دارید، چه چیزی و یا کجا برایتان آن‌قدر جذاب بوده که فکر کردید می‌توانید آن با به یکی از عطرهایتان تبدیل کنید؟

متأسفانه در ایران فقط تهران را دیده‌ام اما خیلی سفر می‌کنم و با ایرانی‌های زیادی آشنا شدیم. وقتی با آن‌ها در مورد ممو حرف می‌زدیم می‌گفتند چرا به ایران سفر نمی‌کنید؟ تا قبل از این نمی‌توانستم به ایران بیایم و منتظر بودم تا یک شریک تجاری خوب پیدا کنم و بعد به ایران سفر کنم. من برخلاف دیگران، ایران را با کشورهای عربی مقایسه نمی‌کنم. ایران با سابقه تاریخی عظیم و زیبایش، برای من جایگاه خودش دارد و بسیار تعجب می‌کنم که بسیاری از هنرهای موجود در کشورهای عربی، در اصل ریشه‌ای ایرانی دارند اما کمتر کسی این را می‌داند.

ممو فقط یک عطر نیست، یک سبک زندگی است

فکر می‌کنید چه چیزی باعث شده که این عطر در دنیا یک برند لوکس باشد؟

اولین چیزی که ممو را از بقیه برندها متمایز می‌کند، زمانی است که صرف خلق آن می‌شود. ما هیچ عجله‌ای برای سرعت در تولید عطر نداریم. مدت‌های طولانی صبر می‌کنیم تا یک عطر درست، در زمان درست، داشته باشیم. ما بر این باوریم که وقتی از قلب‌مان انرژی می‌گذاریم مشتری هم با قلبش آن را حس می‌کند به همین دلیل ما در کمپانی‌مان بخش مارکتینگ نداریم، در عوض بخش خلاقیت داریم. چون معتقدیم زمان لوکس‌ترین کالای دنیاست و مشتریان ممو این را می‌دانند.

بعدازاینکه سفر می‌کنید و از مکان‌های مختلف برای تولید یک محصول الهام می‌گیرید، اینکه ایده از کدام نقطه از دنیا می‌آید روی اسم آن عطر هم تأثیر می‌گذارد؟

تمام عطرها به‌جایی متصل هستند. مثل عطر گرانادا در اسپانیا، عطر لوکس مصر عطر سیوا و کالکشن چرم‌مان مثل چرم ایرلند، چرم فرانسه، چرم ایتالیا که اسم آن‌ها الهامی است از جایی که می‌آیند. اما ضرورت اسم مربوط به آن مکان نیست. بلکه مربوط به حس و تجربه‌ای است که از آنجا داریم.

ممو می‌خواهد چه پیامی را به دنیا برساند؟ یعنی دوست دارید سال‌ها بعد مردم ممو را با چه چیزی به خاطر بیاورند؟

پیام ممو برای دنیا این است که آدم‌ها با هم در ارتباط و خوشحال باشند. کار ما و سهیم شدن تجربه‌مان با دیگران در دنیا، مثل یک کلاس بزرگ درس جغرافیا است. ممکن است تلویزیون نتواند تمام زیبایی‌های یک منطقه را نشان دهد، اما ممو این کار را می‌کند. فکر می‌کنیم وقتی مردم نتوانند به آن مکان‌ها سفر کنند، اگر ممو را بشناسند گویی صدها مکان دنیا را از نزدیک دیده‌اند.

آینده ممو را چگونه می‌بینید؟

ما می‌خواهیم به آدم‌ها کمک کنیم تا از لحظه‌های عادی زندگی‌شان فرار کنند و به کمک یک عطر به‌جاهای دیگر دنیا سفر کنند، اما ممکن است در آینده تمام مشتریان ممو را به‌صورت یک تور به‌جاهایی ببریم که عطر موردعلاقه‌شان از آنجا الهام گرفته شده است.

و سؤال آخر اینکه مردم ایران را به چه بویی تشبیه می‌کنید؟

خیلی سؤال سختی است و واقعاً نمی‌توانم ایرانی‌ها را به یک بو تشبیه کنم به این خاطر که ایرانی‌ها دارای تضادهای زیادی هستند؛ از یک رو صاف و مهربان، از سوی دیگر قوی و جذاب و از سوی دیگر همه در خودشان هستند و ممکن است شما را در گروه خودشان راه ندهند. بنابراین اگر روزی برای ایران عطر بسازیم عطر خواهد بود پر از تضادهای زیبا و جذاب و شاید پیچیده.

– گفت‌وگو: نسیم چراغلو – نشریه واو

نظر شما چیست؟